نویسنده: الف. شبنم
منبع: راسخون



 

مؤثرترین حرفی که انسان را از تنگنای ذلت و خواری رهانیده و از حضیض زشتی ها، به درجات عالی می‌رساند، مؤدّت و آمیزش بشری است.
با اندک توجهی به خط مشی زندگی فرهیختگان و بزرگان علم و ادب جهان خواهیم دید، تنها واژه ای که آن‌ها را از یک شخص ساده به مقام والایی رسانده، نیکی و یک ایده‌ی هم نوعدوستی است، اگر در تأئید این مطلب بخواهیم به یک شخصیت عالی رتبه اشاره کنیم، بهتر از هرکس مقام والای اخلاقی و انسانی بنیان گذار مکتب جهان ساز اسلام، حضرت محمد بن عبدالله (ص) پیامبر بزرگوارمان است. او در تنگدستی می‌فرمود: « الفقرُ فخری» و در غنا و بی نیازی هرگز آثاری از نخوت و تکبر به رخسار مبارکش راه نمی‌یافت، و همیشه تسلیم خواست و اراده‌ی پروردگار جهانیان بود.
حضرت در هر وضع و موقعیتی که قرار می‌گرفت با اصحاب و یاران بود. تار و پودش را از مودّت، سازگاری و آمیزش بشری سرشته بودند، و همیشه در زندگی سنبل والای اخلاق و خوشخویی، و نمونه یک انسان واقعی بود. به گفته‌ی شاعر گرانمایه: « آدمی را آدمیت لازم است» و کجا انسانیت را می‌توان یافت جز در جامه‌ی محبت و خوشخویی.
یکی از بزرگان تاریخ گفته است «جامه‌ی نیکبختان را از دو چیز بافته‌اند: تارش از نیکوکاری و پودش از خوشخویی و مردم داری.»
آری، پس چرا ما چنین نباشیم؟! چرا نیکی نکنیم؟! مگر طالب شخصیت‌های والا، و خواستار مراتب عالی انسانی نیستیم؟
چه خوب و بجاست که رفتار و کردار بزرگانی چون پیغمبر گرامی اسلام (ص) را خط مشی زندگی خود قرار دهیم و همیشه خوب و مهربان و خوشخو، و خوش برخورد باشیم، تا نتایج آن را هر روز و هر ساعت در برخورد با دیگران از نزدیک لمس کنیم. و آن باشیم که خدا خواهد ... به امید آن روز....